داستان های خیلی کوتاه

داستان در چند خط

داستان های خیلی کوتاه

داستان در چند خط

خفاش خونخوار و اسب نجیب

ا: میای پایین یا بیارمت پایین

خ:خفه میشی یا بگم  بگیرن باندازنت تو طویله

ا:عجب زبون نفهمیه، میگم بسه دیگه بیا پایین

خ:عمرا بیام پایین ، هنوز سیر نشدم،


سوء تفاهم نشه ، این  بخشی از مکالمه خفاس


خونخوار  که نشسته پشت اسب نجیب  و خونشو


 میمکه نیست .

 

باد

: ای وای ریشات کو؟

:باد برد .

:چه بادی؟

:یه باد مخالف که نزدیکه .

:باز سیستم پیش بینی هوای تو کار افتاده .

:آره یادته که سی و چند سال پیش جهت باد رو

  چه خوب پیش بینی کردم .

: راسته که می گن باد آورده رو باد می بره.