داستان های خیلی کوتاه

داستان در چند خط

داستان های خیلی کوتاه

داستان در چند خط

دلواپسی

 

خان بزرگ منطقه که از فرار شبانه بره ها و بزغاله ها از طویله

 و کم شدن سهمیه گرگ هاش دلواپس شده بود تصمیم گرفت

 چوپان گله رو عوض کنه اما چیزی نگذشت که چوپان جدید بنای

 مخالفت با دادن بره های چاق به عنوان حق السکوت به گرگ ها

 رو گذاشت . حان که می دید اوضاع بدتر شده ، گرگ ها رو به

 شکل سگ های گله فرستاد تو ده که میتینگ بدن  ما دلواپسیم که

چوپان  تازه با گرگ ها سر و سر داره و جون گوسفندها در خطره .

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد